بررسي تطبيقي پارادايم خودگرايي در اقتصاد اسلامي و متعارف
پیوست | اندازه |
---|---|
3.pdf | 616.31 کیلو بایت |
سال نهم، شماره دوم، پياپي 18، بهار و تابستان 1397
مجید حبیبیان نقیبی / استاديار دانشگاه علامه طباطبائي majidhabibian@atu.ac.ir
محمود دهقانی محمودآبادی / دانشجوی دکتری اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی asemanha41@gmail.com
دريافت: 20/11/1396 - پذيرش: 22/04/1397.
چکیده
یكی از مباحث اساسي در فلسفه اقتصاد اسلامی تبيين مبانی اخلاق هنجاری نظريات اقتصاد اسلامي است. در اين مقاله با استفاده از روش تحليلي به بررسي تطبيقي پارادايم خودگرايي در اقتصاد اسلامي و متعارف ميپردازيم. در اين زمينه اين سؤال مطرح است آیا میتوان خودگرایی كه به عنوان پارادایم و هسته سخت اقتصاد متعارف پذيرفته شده را مبنای اخلاق هنجاری در نظام اقتصادی اسلام قرار داد؟ اصولاً تفکر اسلامی غایتگروی را ميپذيرد يا وظيفهمحوري؟ پاسخ تحقيق حاضر به پرسش مذكور اين است كه مبناي اخلاق هنجاري اسلام وظیفهگرايي است. بنا به فرضيه مقاله، در مواردی که قوامِ وظیفه در مرحله اقدام، به کسب نتیجه باشد، قیدِ نتیجه در اطلاقِ وظیفه اخذ میشود و موضوعِ وظیفه با وصف قید خاص، اطلاق دارد؛ بدین ترتیب نیازی به پناه بردن به نتیجهگرایی نیست؛ چراکه تلاش برای دستیابی به نتیجه در اینگونه موارد، خود بخشی از وظیفه است؛ این نوع تکلیفگروی را «وظیفهگرایی عام» مینامیم. این وظیفهگرایی، موتور تقویتکنندهای به نام حبذات به مثابه یک داعی دارد. بر اساس يافتههاي تحقيق اجتماع دوگانهی وظیفه ـ حبذات، در اقتصاد و غیر آن، امری پارادوکسیکال نیست؛ حب ذات در اسلام با خودگرایی در اقتصاد متعارف از نظر مبانی و هویت، اختلاف جوهری دارد.
کلیدواژهها: اخلاق هنجاری، اقتصاد اسلامی، خودگرایی، وظیفهگرایی عام، مطلوبیتگرایی، نتیجهگرایی، اقتصاد متعارف.
طبقهبندی JEl: B40، P4.
- محمود دهقاني محمودآبادي
- مجيد حبيبيان نقيبي
- وظيفهگرايي عام
- نتيجهگرايي
- مطلوبيتگرايي
- خودگرايي
- اقتصاد متعارف
- اقتصاد اسلامي
- اخلاق هنجاري