مطلوبيت‌گرايي

warning: Creating default object from empty value in D:\WebSites\nashriyat.ir\modules\taxonomy\taxonomy.pages.inc on line 33.

تحليل ريشه‌هاي ناتواني نظريات اقتصاد محيط‌ زيست متعارف در تبيين و حل بحران‌هاي زيست‎محيطي و دلالت‌هاي آن براي اقتصاد محيط ‌زيست اسلامي

عدم نمايش در فروشگاه: 
نمايش در فروشگاه

سال دهم، شماره دوم، پياپي 20، بهار و تابستان 1398

سيدعقيل حسيني / استاديار گروه اقتصاد دانشگاه ياسوج    aqil.hoseiny@yu.ac.ir
علیرضا رعنائی / دانشجوی دکتری اقتصاد دانشگاه شیراز    a.raanaei@gmail.com
دريافت: 19/12/1397 ـ پذيرش: 16/06/1398

چکيده
امروزه مطالعات اقتصاد محيط ‌زيست جايگاه ويژه‌اي در ادبيات اقتصادي پيدا كرده است. اين مقاله به بررسي توانايي تحلیل‎های اقتصاد محیط ‌زیست متعارف در تبيين و حل بحران‌هاي زيست‌محيطي مي‌پردازد. اين بررسي با استفاده از روش «تحليلي» و با توجه به مباني فلسفي نظريات اقتصاد محيط ‌زيست متعارف صورت گرفته است. يافته‌هاي تحقيق نشان مي‌دهد كه نظريات اقتصاد محيط‌ زيست نئوکلاسيکي بر سه مبناي بنيادين «هستي‌شناسي كميت‌گراي مادي»، «روش‎شناسي تقليل‌گرايانه»، و «ارزش‌شناسي مطلوبيت‌گرايانه» استوار است. اين نظريات به سبب ابتنا بر اين سه مبناي قابل مناقشه، غالباً در سطح رويکردهاي فني و مهندسي باقي مي‌مانند و در نتيجه، نمي‌توانند بحران‌هاي زيست‌محيطي را به طور کامل تبيين كنند. سياست‎گذاري‎هاي زيست‎محيطي مبتني بر اين نظريات به سبب بي‌توجهي به ريشه‌هاي فلسفي و اخلاقي اين بحران، قادر به حل ريشه‌اي آن نيست. اين يافته‌ها مي‌تواند حاوي اين پيام براي مطالعات «اقتصاد محیط زیست اسلامی» باشد كه برای حل بحران‌هاي زیست‌محیطی، بايد فراتر از تحليل‌هاي مادي‌گرايانه، تقليل‌گرايانه و مطلوبيت‌گرايانه رفت. چنين رويكردي مي‌تواند شأن واقعي طبيعت را احيا كند و زمينه‌ساز حل ريشه‌اي بحران‌هاي زيست‎محيطي باشد.
كليد‌واژه‌ها: اقتصاد محيط زيست، بحران‌هاي زيست‌محيطي، مطلوبيت‌گرايي، تقليل‎گرايي، اقتصاد محيط ‌زيست اسلامي.
طبقه‌بندي JEL: B41, B59, D01, Q50, Q57.
 


 

سال انتشار: 
10
شماره مجله: 
20
شماره صفحه: 
197

بررسي تطبيقي پارادايم خودگرايي در اقتصاد اسلامي و متعارف

عدم نمايش در فروشگاه: 
نمايش در فروشگاه

سال نهم، شماره دوم، پياپي 18، بهار و تابستان 1397

مجید حبیبیان نقیبی / استاديار دانشگاه علامه طباطبائي     majidhabibian@atu.ac.ir
محمود دهقانی محمودآبادی / دانشجوی دکتری اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی     asemanha41@gmail.com
دريافت: 20/11/1396 - پذيرش: 22/04/1397.

چکیده
یكی از مباحث اساسي در فلسفه اقتصاد اسلامی تبيين مبانی اخلاق هنجاری نظريات اقتصاد اسلامي است. در اين مقاله با استفاده از روش تحليلي به بررسي تطبيقي پارادايم خودگرايي در اقتصاد اسلامي و متعارف مي‌پردازيم. در اين زمينه اين سؤال مطرح است آیا می‌توان خودگرایی كه به عنوان پارادایم و هسته سخت اقتصاد متعارف پذيرفته شده را مبنای اخلاق هنجاری در نظام اقتصادی اسلام قرار داد؟ اصولاً تفکر اسلامی غایت‌گروی را مي‌پذيرد يا وظيفه‌محوري؟ پاسخ تحقيق حاضر به پرسش مذكور اين است كه مبناي اخلاق هنجاري اسلام وظیفه‌گرايي است. بنا به فرضيه مقاله، در مواردی که قوامِ وظیفه در مرحله اقدام، به کسب نتیجه باشد، قیدِ نتیجه در اطلاقِ وظیفه اخذ می‌شود و موضوعِ وظیفه با وصف قید خاص، اطلاق دارد؛ بدین ترتیب نیازی به پناه بردن به نتیجه‌گرایی نیست؛ چراکه تلاش برای دستیابی به نتیجه در این‌گونه موارد، خود بخشی از وظیفه است؛ این نوع تکلیف‌گروی را «وظیفه‌گرایی عام» می‌نامیم. این وظیفه‌گرایی، موتور تقویت‌کننده‌ای به نام حب‌ذات به مثابه یک داعی دارد. بر اساس يافته‌هاي تحقيق اجتماع دوگانه‌ی وظیفه ـ حب‌ذات، در اقتصاد و غیر آن، امری پارادوکسیکال نیست؛ حب‌ ذات در اسلام با خودگرایی در اقتصاد متعارف از نظر مبانی و هویت، اختلاف جوهری دارد.
کلیدواژه‌ها: اخلاق هنجاری، اقتصاد اسلامی، خودگرایی، وظیفه‌گرایی عام، مطلوبیت‌گرایی، نتیجه‌گرایی، اقتصاد متعارف.
طبقه‌بندی JEl: B40، P4.


سال انتشار: 
9
شماره مجله: 
18
شماره صفحه: 
45
همزمانی محتوا