بررسي تطبيقي انواع شناخت و امتداد روش‌شناختي آن در اقتصاد اسلامي و اقتصاد متعارف

عدم نمايش در فروشگاه: 
نمايش در فروشگاه
پیوستاندازه
2.pdf597.51 کیلو بایت
 سال چهاردهم، شماره اول، پياپي 27، پاييز و زمستان 1401، ص 27 ـ 44

مقالة پژوهشي
سيدحسين ميرمعزي/ دانشيار گروه نظام اقتصادي پژوهشکدة فرهنگ و انديشة اسلامي     h.mirmoezi@gmail.com
دريافت: 22/03/1402 ـ پذيرش: 09/07/1402
چکيده
اين مقاله به بررسي تطبيقي انواع شناخت در فلسفة اسلامي و فلسفة غرب و امتداد آن در روش‌شناسي دانش اقتصاد اسلامي و علم اقتصاد متعارف مي‌پردازد. بنا به فرضية مقاله، تفاوت انواع معرفت در فلسفة اسلامي و فلسفة غرب باعث تفاوت در روش‌شناسي دو دانش اقتصاد اسلامي و متعارف مي‌شود. يافته‌هاي پژوهش که به‌روش تحليلي انجام شده است، نشان مي‌دهد که علم حضوري از ويژگي‌هاي فلسفة اسلامي است و در فلسفة غرب مطرح نشده است. علم حضوري همگاني و خاص، در نظريه‌پردازي و تبيين علمي کاربرد دارد؛ ولي روش استفاده از علم حضوري خاص و اعتبارسنجي نتايج آن، بايد تدوين شود. علم حصولي به دو قسم تصور (شامل مفاهيم حقيقي و اعتباري) و تصديق تقسيم مي‌شود. اختلاف ديدگاه فلاسفة اسلامي و غرب دربارة مفاهيم حقيقي کلي، منجر به اختلاف در روش نظريه‌پردازي و اعتبار‌سنجي نظريه‌ها مي‌شود. از نگاه فلاسفة اسلامي، مفاهيم اعتباري در تنظيم رفتارها و روابط اجتماعي و اقتصادي افراد در جامعه مؤثرند؛ ازاين‌رو در دانش اقتصاد اسلامي بايد به نقش اعتبارات اجتماعي توجه شود. در مورد تصديقات به اين نتيجه رسيديم که گزاره‌هاي کلي اخباري بيانگر رابطة علي و معلولي بين رفتارها و پديده‌هاي اقتصادي، عنصر هويت‌بخش دانش اقتصاد متعارف و اسلامی‌اند؛ ولي روش دستيابي به اين گزاره‌ها و نيز اعتبارسنجي آنها در دو دانش مبتني بر مباني هستي‌شناسانه و معرفت‌شناسانة دو دانش، متفاوت بوده و نيازمند تبيين است.
کليدواژه‌ها: انواع معرفت، علم حضوري، علم حصولي، تصور، تصديق، مفاهيم حقيقي، مفاهيم اعتباري.
طبقه‌بندي JEL: B41, B49
 

شماره صفحه: 
27