عبدالمحمد كاشيان

warning: Creating default object from empty value in D:\WebSites\nashriyat.ir\modules\taxonomy\taxonomy.pages.inc on line 33.

آيندۀ نظام‌سازي زکات در هندسۀ تأمين مالي دولت اسلامي در ايران در آيينۀ فقه شيعه

عدم نمايش در فروشگاه: 
نمايش در فروشگاه
 سال دوازدهم، شماره دوم، پياپي 24، بهار و تابستان 1400، ص 193 ـ 210

مقالة پژوهشي:
عبدالمحمد كاشيان / استاديار دانشكده اقتصاد مديريت و علوم اداري دانشگاه سمنان    a.m.kashian@profs.semnan.ac.ir
دريافت: 1399/12/16 ـ پذيرش: 1400/5/3

سال انتشار: 
1400
شماره مجله: 
24
شماره صفحه: 
193

بررسي دوگان هاي تقدّم وجوهات شرعي يا ماليات و مكمّل يا جانشين بودن آنها با تأكيد بر ابعاد حكومتي خمس و زكات در اقتصاد اسلامي ايران

سال ششم، شماره دوم، پياپي 12، بهار و تابستان 1394

عبدالمحمد كاشيان / دکتراي اقتصاد دانشگاه امام صادق علیه السلام                                                                         

احمد شعبانی / دانشیار و عضو هیات علمی دانشکده معارف اسلامی و اقتصاد دانشگاه امام صادق علیه السلام                          

محمد مهدی عسکری /  دانشیار و عضو هیات علمی دانشکده معارف اسلامی و اقتصاد دانشگاه امام صادق علیه السلام             

دريافت: 27/11/1394 ـ پذيرش: 24/5/1394

چكيده

يكي از مباحث مهم در اقتصاد اسلامي تعيين رابطه بين ماليات هاي اسلامي و متعارف است. در اين مقاله با استفاده از روش تحليلي به بررسي اين سوال مي پردازيم كه آیا مالیات های اسلامی همچون خمس و زکات، جانشین يا مكمل ماليات هاي متعارفند و در صورت مكمل بودن، کدام یک باید به عنوان درآمد اصلی و کدام یک به عنوان درآمد مکمل محسوب شوند؟ بنا به فرضيه مقاله، ماليات هاي متعارف مكمل ماليات هاي شرعي بوده و اصل اوليه در طراحي نظام مالياتي، تقدم ماليات هاي شرعي است. يافته هاي پژوهش حاكي از آن است كه در نظام اسلامي،خمس و زكات مقدم بر ماليات هاي متعارف مي باشند. در اين چارچوب، مالیات هاي متعارف می توانند به صورت ثانوی و مکمل به درآمدهای حکومت اسلامي اضافه  شوند. نتايج اين مطالعه نشان مي دهد كه در شرايط كنوني اقتصاد ايران، هیچ کدام از این دو نوع ماليات  نمی توانند جایگزین هم شوند.

کلیدواژه ها: خمس، زکات، مالیات، ماليات هاي شرعي، ماليات هاي متعارف.

 

سال انتشار: 
6
شماره مجله: 
12
شماره صفحه: 
127

آزمون بسندگي زكات و خمس در تأمين حدّاقلّ معيشت خانوارهاي نيازمند در اقتصاد ايران طي سال‌هاي 1380 تا 1387

، سال دوم، شماره اول، پياپي سوم، پاييز و زمستان 1389، صفحه 5 ـ 34

Ma'rifat-i Eghtesadi, Vol.2. No.1, Fall & Winter 2010-11

محمّدمهدي عسكري* / عبدالمحمد كاشيان**

چكيده

بر اساس تصريح آيات قرآن كريم و روايات ائمة اطهار(ع) زكات و خمس به طور عمده براي رفع فقر و تأمين حدّاقل‌هاي معيشتي خانوارهاي نيازمند وضع شده‌اند. بنابر روايات، زكات تعيين شده براي رفع فقر كفايت مي‌كند و اگر چنين نبود، خداوند بر مقدار آن مي‌افزود. با توجه به شبهه‌هاي موجود در زمينة اندك بودن ميزان زكات بالقوّه و عدم كفايت آن براي رفع فقر، اين سؤال مطرح مي‌شود كه آيا فتواي فقهاي شيعه مبني بر انحصار زكات در موارد نه‌گانه، با فلسفة اصلي وضع زكات يعني رفع فقر سازگار است؟ در اين تحقيق به منظور بررسي فرضية «كفايت زكات با فرض انحصار آن در موارد نه‌گانه»، با استفاده از روش تحليل آماري، به محاسبة ظرفيت بالقوّة زكات، ‌زكات فطره، و خمس در اقتصاد ايران مي‌پردازيم و پس از تبيين حدّاقلّ معيشت از نظر اسلام، منابع لازم را براي رفع فقر در جامعة ايران برآورد مي‌كنيم. نتايج اين بررسي نشان مي‌دهد كه در سال‌هاي اخير، درآمدهاي خمس و زكات آن‌قدر زياد بوده كه براي رفع فقر در جامعه كفايت مي‌كرده است. اين تحقيق به طور ضمني نشان مي‌دهد كه فتواي فقهاي شيعه مبني بر انحصار زكات در موارد نه‌گانه، از نظر تجربي، منافاتي با فلسفة اصلي وضع زكات ندارد.

كليد واژه‌ها: ‌زكات، خمس، رفع فقر، اقتصاد ايران، حدّاقلّ معيشت.

طبقه‌بندي JEL: 27 H.

سال انتشار: 
2
شماره مجله: 
3
شماره صفحه: 
5
همزمانی محتوا