، سال اول، شماره اول، بهار 1389، ص 83 ـ 111
سيدرضا حسيني*
چكيده
كنز به عنوان يكي از مفاهيم محوري در ادبيات فقه اقتصادي كه در آيات 34و35سورهي توبه وارد شده، مورد برداشتهاي گوناگوني از ناحيهي مفسران، فقيهان و اقتصاددانان مسلمان قرار گرفته است. اين مقاله با استفاده از روش تحليلي فقهي ـ اقتصادي، ضمن بررسي برخي از مهمترين اين ديدگاهها، در صدد ارايه تبييني قابل قبول از مفهوم كنز و تحليل برخي از آثار و كاركردهاي اقتصادي آن است. فرضيهي مقاله اين است كه آيات كنز بيانگر يك قاعده ي اساسي در جهت اصلاح انگيزههاي حاكم بر رفتارهاي اقتصادي افراد در زمينهي كسب مال و ثروت و جريان صحيح گردش پول (مال) و چگونگي تخصيص درآمد است. بر اساس اين حكم، رويكرد تكاثري به انباشت ثروت كه مستلزم اسراف، اتراف و بيتوجهي به مصالح اجتماعي و نياز تهيدستان باشد،محكوم است . اسلام، خواهان قرار گرفتن ثروت و درآمد در جريان فعاليتهاي اقتصادي و در راههاي مورد رضايت خداوند اعم از تأمين هزينههاي شخصي و تأمين مصالح اجتماعي در (زمان حال) وسرمايه گذاري براي تأمين مصالح فردي و اجتماعي (آينده) است. تحليل آثار اين حكم برتقاضاي پول، سفته بازي در بازارهاي مالي، رفتار پس انداز و سرمايهگذاري افراد و برخي پديدههاي كلان اقتصادي،هدف ديگر اين مقاله است.
كليد واژهها: كنز، ذخيرهسازي، تكاثر، انفاق، سبيلالله، پس انداز، سفته بازي.