اقتصاد اسلامي

warning: Creating default object from empty value in D:\WebSites\nashriyat.ir\modules\taxonomy\taxonomy.pages.inc on line 33.

عقلانيت طيفي اسلامي در مقابل نظريه انتخاب عقلايي اقتصاد متعارف

عدم نمايش در فروشگاه: 
نمايش در فروشگاه

سال نهم، شماره اول، پياپي 17، پاييز و زمستان 1396

سال انتشار: 
9
شماره مجله: 
17
شماره صفحه: 
67

نقش مفاهيم ارزش‌محور در سامان‌دهي ساختار نظام اقتصادي «بررسي تطبيقي نظام سرمايه‌داري و اسلامي»

عدم نمايش در فروشگاه: 
نمايش در فروشگاه

سال نهم، شماره اول، پياپي 17، پاييز و زمستان 1396

سال انتشار: 
9
شماره مجله: 
17
شماره صفحه: 
85

روش استنباط نظرية اقتصادي از كتاب و سنت

عدم نمايش در فروشگاه: 
نمايش در فروشگاه

سال نهم، شماره اول، پياپي 17، پاييز و زمستان 1396

سال انتشار: 
17
شماره مجله: 
17
شماره صفحه: 
29

جايگاه «عدالت توزيعي» در الگوي تكاملي نظام هنجاري اسلام

عدم نمايش در فروشگاه: 
نمايش در فروشگاه

سال هشتم، شماره دوم، پياپي 16، بهار و تابستان 1396

سعيد خديوي رفوگر / دانشجوي دكتري اقتصاد اسلامي، پژوهشگاه فرهنگ و انديشة اسلامي   khadivy@gmail.com

سال انتشار: 
8
شماره مجله: 
16
شماره صفحه: 
5

اقتصاد اسلامي: حكمت نظري يا حكمت عملي؟

سال هشتم، شماره اول، پياپي 15، پاييز و زمستان 1395

عبدالحميد معرفي محمدي / استاديار دانشکده اقتصاد دانشگاه اصفهان            hamid.moarefi@gmail.com

دريافت: 05/07/1395 ـ پذيرش: 04/12/1395

چکيده

فاصله گرفتن علم اقتصاد متعارف از حکمت عملي و تمرکز بر حکمت نظري موجب گسست اخلاق از عقلانيت و همچنين غلبه عقلانيت ابزاري در نظريه‌های اقتصادي شده است. تصميم در مورد تعلق اقتصاد اسلامي به حکمت نظري يا عملي مي‌تواند نتايج قابل توجهي در زمينه تبيين رابطه بين اخلاق و عقلانيت در نظريات اقتصاد اسلامي و همچنين تعريف مفهوم عقلانيت اقتصادي داشته باشد. در اين مقاله با استفاده از روش تحليلي به بررسي تعلق اقتصاد اسلامي به حکمت نظري يا عملي و نتايج آن در حوزه عقلانيت اقتصادي و رابطه آن با اخلاق مي‌پردازيم. بر اساس يافته‌هاي تحقيق،غلبه سوبژکتيويسم دکارت و هيوم در حوزه معرفت شناسي و اخلاق دوران مدرن، باعث کنارگذاشتن نگاه ارسطويي به علم و عمل گرديد. تغيير در تحليل نسبت علم و عمل موجب تغيير در تعريف علم اقتصاد و گسترش رويکرد عقلانيت ابزاري در اقتصاد نئوکلاسيکي شد. بنا به فرضيه مقاله، با توجه به پيشينه مفهوم حکمت و عقل در سنت فلسفه اسلامي، اقتصاد اسلامي با توجه به ماهيت اخلاقي‌اش بهتر است مفهومي از عقلانيت(عقل عملي) را مبنا قرار دهد که مبتني بر حکمت عملي ارسطو باشد. در اين نوع عقل عملي، عقلانيت به پيگيري مطلوبيت يا منفعت شخصي تقليل نمي يابد، بلکه به معناي تحقق فضايل در جهت سعادت انسان است. اين برداشت از عقلانيت مستلزم توجه به ارزش‌هاي اخلاقي بوده و به عقل ابزاري تقليل نمي‌يابد.

کليدواژه‌ها:اقتصاد اسلامي،اقتصاد نئوکلاسيکي،عقلانيت، حکمت عملي، حکمت نظري.


 

سال انتشار: 
8
شماره مجله: 
15
شماره صفحه: 
63

پژوهشي در تعيين حدود و مرزهاي مباني معرفت‌شناختي اقتصاد اسلامي

سال هشتم، شماره اول، پياپي 15، پاييز و زمستان 1395

محمدجواد توكلي / استاديار گروه اقتصاد مؤسسه  آموزشي و پژوهشي امام خميني ره         tavakoli@iki.ac.ir  

دريافت: 13/04/1395 ـ پذيرش: 09/09/1395

چکيده

معرفت‌شناسي اقتصاد اسلامي مي‌بايد به طور عمده به چهار سؤال به هم پيوسته در مورد چيستي، شرايط حصول، منابع و اعتبار شناخت‌هاي اقتصاد اسلامي پاسخ دهد. پاسخ به اين سؤال‌ها حدود و مرزهاي مباني معرفت شناختي اقتصاد اسلامي را شکل مي‌دهد. اقتصاددانان مسلمان تلاش چنداني جهت روشن‌نمودن اين حدود و همچنين تبيين مباني معرفت‌شناختي اقتصاد اسلامي انجام نداده‌اند. حتي تفکيک ميان مذهب و علم اقتصاد اسلامي در حوزه چيستي معرفت اقتصاد اسلامي نيز با ابهاماتي روبرو است. در اين مقاله، با استفاده از روش تحليلي به بررسي حدود و مرزهاي مباني معرفت‌شناختي اقتصاد اسلامي و طرح مباني قابل ارائه مي‌پردازيم . بنا به فرضيه تحقيق، مباني معرفت‌شناختي اقتصاد اسلامي حداقل به هشت حوزه ماهيت معرفت اقتصاد اسلامي، هويت ارزشي آن، ملاک اسلامي بودن، خصايص ساختاري شناخت‌ها، نسبت با نام‌گرايي، منابع شناخت و نسبت شناخت‌ها با واقعيت تعلق دارند. بنا به يافته‌هاي تحقيق، شناخت‌ها در اقتصاد اسلامي هويتي ترکيبي دارند، ارزش‌بار بوده و اسلامي‌بودن گزاره‌هاي علمي آن وابسته به گزاره‌هاي مذهب اقتصادي اسلام است. بر اين اساس، شکل‌گيري مذهب اقتصادي اسلام شرط خارجي ندارد؛ ولي تحقق علم اقتصاد اسلامي وابسته به تحقق (عملي/فرضي)ساختارهاي نهادي مذهب اقتصادي اسلام در جامعه است. دستيابي به شبکه‌ گزاره‌هاي اقتصاد اسلامي وابسته به استفاده از هر سه منبع عقل، حس و وحي منقول است. و بالاخره، اقتصاد اسلامي از حيث صدق و توجيه به ترتيب مبتني بر واقع‌گرايي اصلاحي و مبناگروي مي‌باشد. مباني معرفت‌شناختي مزبور هم روش‌شناسي اقتصاد اسلامي و هم محتواي نظريات اقتصاد اسلامي را تحت تأثير قرار مي‌دهد.

کليدواژه‌ها: معرفت‌شناسي، اقتصاد، اقتصاد اسلامي، مباني معرفت‌شناختي.


سال انتشار: 
8
شماره مجله: 
15
شماره صفحه: 
41

نقد و بررسي عدالت طبيعي ساگدن از نگاه اقتصاد اسلامي

سال هفتم، شماره دوم، پياپي 14، بهار و تابستان 1395

سيدهادي عربي/ دانشيار دانشگاه قم                                                             Hadiarabi@Gmail.com

محمدجواد رضائي/ دکتري علوم اقتصادي و پژوهشگر مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیه السلام           Rezaee.mj@Gmail.com

دريافت: 24/08/1394 ـ پذيرش: 05/02/1395

چكيده

برخي اقتصاددانان و فيلسوفان معاصر از جمله ساگدن با استفاده از نظريه بازي‏ها، به تبيين عدالت پرداخته‏اند. اين مقاله به تقرير ايدۀ ساگدن در باب ظهور و تداوم ميثاق‏ها و تلقي تطوري وي از عدالت اقتصادي و ارزيابي انتقادي آن مي‏پردازد. ارزيابي انتقادي نظريه عدالت طبيعي ساگدن با استفاده از روش تحليلي-نظري و بهره‏گيري از آموزه‏هاي اسلامي صورت مي گيرد. بنا به يافته هاي تحقيق، «ظهور ميثاق‏ها در وضعيت بي‏ساماني به عنوان ابزار گزينش تعادل» و «تأثيرگذاري چنين ميثاق‏هايي بر درک افراد از عدالت» از جمله اصول ايدۀ ساگدن است. هرچند شيوۀ تحليلي وي از مزيتي چون توجه به هنجارها برخوردار است، اما با مشکلاتي همچون «تحويل ناپذيري ارزش‏هايي چون عدالت به واقعيت ‏ها»، «مخالفت درک شهودي و اسلامي با معيار پايداري به مثابه عنصر مقوّم وضعيت عادلانه» و «عدم کفايت تمسک به رويکردهاي انسان‏محورانه براي حل تعارض منافع» روبرو است. ديدگاه ساگدن در تحليل عدالت شباهت هايي با ديدگاه هاي اسلامي از جمله ديدگاه علامه طباطبايي در مورد چگونگي شکل گيري توافق هاي اجتماعي دارد. با اين وجود، انتظار تحقق عدالت براساس ميثاق‏هاي برخاسته از پيگيري نفع شخصي، آن گونه که ساگدن مي گويد، امکان پذير نيست و روند شکل گيري توافق بر سر هنجار عدالت و حل اختلاف در زمينه تزاحم منافع در مرحله اجرا نيازمند بهره مندي از شريعت است.

کليدواژه‏ها: عدالت اقتصادي، ساگدن، اقتصاد اسلامي، انتظارات هنجاري، نظريه بازي‏ها، نظم خودانگيخته.

طبقه‏بندي JEL: C73, D63, P48، P4.


 

سال انتشار: 
14
شماره مجله: 
14
شماره صفحه: 
87

منشأ تفكيك نيازهاي حقيقي و كاذب در اقتصاد اسلامي

سال هفتم، شماره دوم، پياپي 14، بهار و تابستان 1395

نصرالله خليلي تيرتاشي/ استاديار دانشگاه آزاد اسلامي نراق                                      h-khalili@iau-naragh.ac.ir

دريافت: 30/01/1395 ـ پذيرش: 11/06/1395

چكيده

يکي از مباحث بنيادين در سياستگذاري هاي اقتصادي تعيين نيازهايي است که بايد برآورده شود. يکي از عوامل مؤثر در تعيين اين نيازها و رتبه بندي ـ آنها، تبيين منشأ نيازهاي انسان است. مقاله حاضر با روش تحليل نظري و تحليل متن و محتواي منابع نقلي و ديني به بررسي اين موضوع مي پردازد. سؤالي که در اينجا مطرح مي شود اين است که آيا همه تمايلات انسان، نياز وي محسوب مي شود و بايد براي تأمين آن ها منابع کمياب اختصاص يابند يا درصدي از آن ها، نياز کاذب و توهمي بوده و اصل و اساسي در وجود انسان ندارد؟ براي تفکيک نيازهاي حقيقي از کاذب چاره اي جز توجه به منشاء نيازهاي انسان نيست. بنا به فرضيه مقاله، منشاء نيازهاي حقيقي انسان، استعدادهاي ذاتي او است که خداوند در بدو خلقت در سرشت وي قرار داده و منشاء نيازهاي کاذب تمايلات مديريت نشده وي است. يافته هاي مقاله تفکيک نيازهاي حقيقي و کاذب بر مبناي استعدادهاي ذاتي انسان را تاييد مي نمايد. تفکيک مزبور مي تواند به بهبود نظريه ها و سياست هاي اقتصاد اسلامي کمک نمايد.

کليدواژه ها: اقتصاد اسلامي، نيازهاي اقتصادي، نياز حقيقي، نياز کاذب، حرکت استکمالي.

طبقه بنديJEL: D78، I39، P4.


 

سال انتشار: 
7
شماره مجله: 
14
شماره صفحه: 
67

محدوديت‏هاي فلسفي بهره‏گيري از نظريه‏بازي‏ها در تحليل‏هاي تعاملي اقتصاد اسلامي

سال هفتم، شماره دوم، پياپي 14، بهار و تابستان 1395

محمدهادي زاهدي‏وفا/ دانشيار دانشکده معارف اسلامي و اقتصاد دانشگاه امام صادق علیه السلام                  Zahedi@isu.ac.ir

محمدمهدي عسکري/ دانشيار دانشکده معارف اسلامي و اقتصاد دانشگاه امام صادق علیه السلام               M.askari@isu.ac.ir

محمد نعمتي/ استاديار دانشکده معارف اسلامي و اقتصاد دانشگاه امام صادق علیه السلام                        Nematy@isu.ac.ir

مهدي موحدي بک نظر/ دکتري علوم اقتصادي، پژوهشگر مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیه السلام         Movahedi@isu.ac.ir

دريافت: 25/11/1394 ـ پذيرش: 20/05/1395

چكيده

گسترش استفاده از نظريه بازي‏ها در اقتصاد زمينه ساز استفاده بيشتر از تکنيک هاي رياضي در تحليل رفتارهاي تعاملي بوده است. در اين بين محققان اقتصاد اسلامي همچون ساير اقتصاددانان از زبان يا ابزار رياضياتي (به ظاهر خنثي) براي تحليل رفتارهاي تعاملي مورد مطالعه خود در اقتصاد اسلامي بهره مي‏برند. اما به نظر مي‏رسد نظريه بازي‏ها آنگونه که ادعا مي‏شود خنثي نباشد. در اين مقاله به بررسي اين سوال مي پردازيم که در صورت امکان استفاده از اين نظريه براي تبيين‏ موضوعات مطرح در اقتصاد اسلامي، چه ملاحظاتي بايد مد نظر قرار گيرد؟ بنا به فرضيه مقاله، استفاده از نظريه بازي هاي در تحليل هاي تعاملي اقتصاد اسلامي با برخي محدوديت هاي فلسفي روبرو است. يافته هاي تحقيق حاکي از مبتني بودن نظريه بازي ها بر چهار مبناي فلسفي (1) تقدم فهم سازگار بر صدق تجربي؛ (2) ابزارگرايي بدون پيش‏بيني قابل قبول و (3) تقدم صدق صوري مبتني بر اصول موضوعه بر صدق تجربي و (4) تمسک به عقلانيت ابزاري مي باشد. وابستگي اين نظريه به مباني قابل مناقشه فوق محدوديت هايي را براي کاربرد آن در مطالعات اقتصاد اسلامي ايجاد مي نمايد. بر اين اساس، محققان اقتصاد اسلامي پيش از استفاده از نظريه‏بازي‏ها بايد از آثار پذيرش اين مباني بر نتايج تحليل خود آگاه باشند.

کليدواژه ها: نظريه‏بازي ‏ها،‏ اقتصاد اسلامي، مباني فلسفي اقتصاد، روش شناسي

طبقه ‏بندي JEL: B00, B40, C02, C18, C70 ،، P4.


 

سال انتشار: 
7
شماره مجله: 
14
شماره صفحه: 
49
همزمانی محتوا